معنی که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن, معنی که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی پ نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن, معنی li fcاd اwgاp jژاb j;ibاcdkdamb، bاcfsت، kdo xbj ;g kdo، r/i، blki scbsت، bsتi، اsf تokd، pdmاjd , jaاjbj، اcاsتj، kcwu lcbj، /clcbj, معنی اصطلاح که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن, معادل که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن, که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن چی میشه؟, که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن یعنی چی؟, که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن synonym, که برای اصلاح نژاد نگهداریمیشود، داربست، میخ زدن گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی , نشاندن، اراستن، مرصع کردن، پرکردن definition,